امروز اگر از مردم پرسیده شود اصلیترین نگرانیشان چیست، پاسخ اکثریت به مسائل اقتصادی، درآمد و تأمین معیشت بازمیگردد. جامعهای که زیر فشار تورم، بیکاری و بحران مالی قرار دارد، فرصت و توان پرداختن به مباحث نظری و انتزاعی را از دست میدهد. این وضعیت را میتوان نتیجه شکاف جدی میان نیازهای واقعی مردم و نظام آموزشی دانست، که خود میتواند منجر به بازماندن جامعه از مسیر توسعه باشد.
معیشت اولویت همیشگی مردم
وقتی بخش زیادی از مردم برای رفع نیازهای اولیه مانند غذا، مسکن و بهداشت درگیر هستند، طبیعی است که نظریههای پیچیده و مباحث اجتماعی و فلسفی جایگاهی در ذهن آنها نداشته باشد. بحرانهای اقتصادی نه تنها منابع مالی، بلکه توان ذهنی افراد را نیز به مصرف بقا اختصاص میدهد. جامعهای که درگیر «نان شب» است، هرگز نمیتواند بستر مناسبی برای بروز خلاقیت علمی، نوآوری فرهنگی یا شکوفایی اجتماعی در حد قابل انتظار فراهم کند.
نظام آموزشی و گسست از واقعیت معیشتی
یکی از عوامل مهم عقبماندگی، نظام آموزشیای است که همسو با نیازهای بازار کار حرکت نمیکند. دانشگاهها و حوزههای علمیه بیشتر بر آموزشهای تئوریک متمرکزند و کمتر به امور اقتصادی کاربردی توجه دارند. نتیجه آن، نسل بزرگی از فارغالتحصیلان است که سالها تحصیل کردهاند اما در بازار کار جایگاه و حرفی هم برای گفتن ندارند.
- دروس دانشگاهی اغلب پاسخگوی نیازهای واقعی شغلی نیستند.
- حوزههای علمی کمتر به موضوعات معیشتی و اقتصادی میپردازند.
- حاصل این روند، بیکاری گسترده میان تحصیلکردگان است.
پیامدهای شکاف آموزش و معیشت
این ناهماهنگی میان آموزش و اقتصاد آثار زیانباری به دنبال دارد:
- افزایش بیکاری در میان فارغالتحصیلان رشتههای کاربردی و غیرکاربردی.
- سرخوردگی اجتماعی و ناامیدی به دلیل بیثمر بودن سالهای تحصیل.
- مهاجرت نیروهای نخبه برای یافتن فرصتهای شغلی بهتر در خارج.
- هدررفت منابع ملی به علت سرمایهگذاری نادرست.
اقتصاد، محور رفع عقبماندگی اجتماعی
ریشه بسیاری از بحرانهای فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی در اقتصاد نهفته است. تا زمانی که معیشت مردم به حداقل استاندارد نرسد، سخن گفتن از پیشرفت در سایر عرصهها بیشتر شبیه خیالپردازی است. جامعهای که دغدغه نان و مسکن ندارد، فرصت و انرژی بیشتری برای پژوهش، نوآوری و پیشرفت علمی و فرهنگی پیدا خواهد کرد. از این رو اقتصاد باید بهعنوان محور اصلی برنامهریزیهای کلان در نظر گرفته شود.
راهکارهای پیوند آموزش و معیشت
برای عبور از این وضعیت و حرکت به سمت توسعه پایدار، اقدامهای زیر ضروری است:
- بازنگری در محتوای آموزشی با رویکرد پاسخگویی به نیازهای واقعی اقتصاد.
- تقویت آموزشهای مهارتمحور در کنار مباحث تئوریک.
- ایجاد پل ارتباطی میان دانشگاه، حوزه و صنعت برای تربیت نیروهای متخصص.
- حمایت از کارآفرینی و نوآوری بهعنوان موتور محرک اقتصاد ملی.
جمعبندی
معیشت زیربنای اصلی حیات اجتماعی است و بخش زیادی از چالشهای جامعه ریشه در اقتصاد دارد. تا زمانی که دانشگاهها و مراکز آموزشی با واقعیتهای اقتصادی هماهنگ نشوند، فاصله میان تحصیلکردگان و بازار کار بیشتر خواهد شد. آیندهای روشن زمانی محقق میشود که اقتصاد در کانون سیاستگذاریها قرار گیرد و آموزشها بر پایه نیازهای واقعی بازطراحی شوند. تنها در این مسیر است که جامعه میتواند از دور باطل عقبماندگی رها شود و به سوی توسعه پایدار گام بردارد.